هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن میگوید. او از ملامتهای دیگران و بیتفاوتی معشوق شکایت دارد و دلتنگی و ندامت خود را بیان میکند. همچنین، از آرزوی وصال و وفاداری به معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم استفادهشده نیاز به بلوغ عاطفی دارند.
شمارهٔ ۳۷۸
در عشق تو تا چند کشم بار ملامت
اندیشه نداری مگر از روز قیامت
از کوی ملامت دل من رخت به در برد
تا کرد وطن در سر کویت به سلامت
در بحر غم عشق تو بیچاره دلم را
نه راه گریزست و نه یارای اقامت
چون پند رفیقان موافق نشنیدی
ای دل ندهد فایده امروز ندامت
بنواز به تشریف وصالت دل ما را
گر بنده نوازی ز سر لطف و کرامت
چون ملک دلم شد ز قدوم تو مشرّف
جان خود به چه ارزد که فرستم به اقامت
چشمان تو در گوشه ی محراب دو ابرو
مستند و نشاید که کند مست امامت
گر جان جهان در عوض وصل بخواهی
ترکت نتوان کرد و کنم ترک تمامت
ای مردمک دیده ز شوخی ننشستی
تا شد دل تنگم هدف تیر ملامت
اندیشه نداری مگر از روز قیامت
از کوی ملامت دل من رخت به در برد
تا کرد وطن در سر کویت به سلامت
در بحر غم عشق تو بیچاره دلم را
نه راه گریزست و نه یارای اقامت
چون پند رفیقان موافق نشنیدی
ای دل ندهد فایده امروز ندامت
بنواز به تشریف وصالت دل ما را
گر بنده نوازی ز سر لطف و کرامت
چون ملک دلم شد ز قدوم تو مشرّف
جان خود به چه ارزد که فرستم به اقامت
چشمان تو در گوشه ی محراب دو ابرو
مستند و نشاید که کند مست امامت
گر جان جهان در عوض وصل بخواهی
ترکت نتوان کرد و کنم ترک تمامت
ای مردمک دیده ز شوخی ننشستی
تا شد دل تنگم هدف تیر ملامت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.