هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عطار نیشابوری است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید. او از تاثیرات عمیق عشق بر دل و جان خود میگوید و بیان میکند که چگونه عشق معشوق او را از خود بیخود کرده و باعث رنج و اندوهش شده است. شاعر همچنین از ناپایداری و بیثباتی در عشق و توبههای مکرر خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و اندوه ممکن است برای سنین پایینتر سنگین و نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۳۳۶
تا سر زلف تو درهم میرود
در جهان صد خون به یک دم میرود
تا بدیدم زلف تو ای جان و دل
دل ز دستم رفت و جان هم میرود
دل ندارم تا غم زلفت خورم
وین سخن از جان پر غم میرود
آسمان از اشتیاق روی تو
همچو زلفت پشت پر خم میرود
دل در اندوه تو مرد و این بتر
کز پی دل جان به ماتم میرود
میدهی دم میستانی جان من
راستی بیعی مسلم میرود
هر زمانی توبهای میبشکنی
توبه الحق با تو محکم میرود
ناز کم کن زانکه تا خطت دمید
آنچه میرفتت کنون کم میرود
خون مخور عطار را کز شوق تو
با دلی پر خون ز عالم میرود
در جهان صد خون به یک دم میرود
تا بدیدم زلف تو ای جان و دل
دل ز دستم رفت و جان هم میرود
دل ندارم تا غم زلفت خورم
وین سخن از جان پر غم میرود
آسمان از اشتیاق روی تو
همچو زلفت پشت پر خم میرود
دل در اندوه تو مرد و این بتر
کز پی دل جان به ماتم میرود
میدهی دم میستانی جان من
راستی بیعی مسلم میرود
هر زمانی توبهای میبشکنی
توبه الحق با تو محکم میرود
ناز کم کن زانکه تا خطت دمید
آنچه میرفتت کنون کم میرود
خون مخور عطار را کز شوق تو
با دلی پر خون ز عالم میرود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.