هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره می‌کند و بیان می‌کند که حتی توصیف زیبایی‌های او نیز برایش دشوار است. او از عشق و علاقه شدید خود به معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین محبت و زیبایی معشوق شود.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۵۳

سر زلف دلستانت به شکن دریغم آید
صفت بر چو سیمت به سمن دریغم آید

من تشنه زان نخواهم ز لب خوشت شرابی
که حلاوت لب تو به دهن دریغم آید

مرساد هیچ آفت به تن و به جانت هرگز
که به جان فسوس باشد که به تن دریغم آید

تن کشتگان خود را به میان خون رها کن
که چنان تنی درین ره به کفن دریغم آید

ز فرید می‌نیاید سخن لب تو گفتن
که لب شکر فشانت به سخن دریغم آید
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.