هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان مفاهیم عرفانی و عشق الهی می‌پردازد. شاعر از ناپایداری دنیا و دلبستگی‌های مادی سخن می‌گوید و بر این نکته تأکید می‌کند که عشق حقیقی و رسیدن به معشوق حقیقی (خداوند) تنها با رهایی از تعلقات دنیوی ممکن است. او از بی‌نهایت بودن عشق الهی و ناتوانی انسان در درک کامل آن سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که رسیدن به این عشق نیازمند گذشتن از خود و تعلقات است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند و آن را درک نمایند.

غزل شمارهٔ ۳۶۱

آن ماه برای کس نمی‌آید
کو با غم خویش بس نمی‌آید

در آینه روی خویش می‌بیند
در دام هوای کس نمی‌آید

گر تو به هوس جمال او خواهی
او در طلب و هوس نمی‌آید

جانا ره عشق چون تو معشوقی
در زیر تک فرس نمی‌آید

در وادی بی‌نهایت عشقش
سیمرغ به یک مگس نمی‌آید

هرگز نشوی تو هم نفس کس را
کانجا که تویی نفس نمی‌آید

خورشید بلند را چه کم بیشی
کش سایه ز پیش و پس نمی‌آید

چون در قعر است در وصل تو
جز بر سر آب خس نمی‌آید

در پای فراق تو شوم پامال
چون وصل تو دسترس نمی‌آید

عطار که چینهٔ تو می‌چیند
مرغی است که در قفس نمی‌آید
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.