هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، درد هجران و عشق به معشوق را بیان میکند. شاعر از رنج دل و جان در فراق یار میگوید و از عشق بیپایان خود سخن میراند. تصاویری مانند خون گشاد از چشم جان، دل به دریای غم فرورفته و قربانی شدن جان برای معشوق، احساسات عمیق و دردناک شاعر را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار بوده و ممکن است برای آنها جذاب نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'خون گشاد از چشم جان' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۸۸۴
ای خیال روی تو سلطان دل
خود چه جوری می کند بر جان دل
هجر رویت خون گشاد از چشم جان
دیده ی بیچاره شد مهمان دل
دردم از حد رفت ای دلبر مگر
لعل جان بخشت کند درمان دل
عرض و نام و ننگ من بر باد رفت
عشق تو بردم سر و سامان دل
بهر عید رویت ای زیبا نگار
گشت جان نازنین قربان دل
کرد بر جانم ستم آن دل بسی
چون کنم تا کی برم فرمان دل
دل به جان آمد ز دست دیده ام
گفت چند ایذا کنی درشان دل
دیده او را در بلا می افکند
پس چه باشد این همه تاوان دل
دل به دریای غمت مستغرقست
عاقبت تا چون شود پایان دل
ای دل و دیده نباشد در جهان
دیده را جز روی تو بستان دل
خود چه جوری می کند بر جان دل
هجر رویت خون گشاد از چشم جان
دیده ی بیچاره شد مهمان دل
دردم از حد رفت ای دلبر مگر
لعل جان بخشت کند درمان دل
عرض و نام و ننگ من بر باد رفت
عشق تو بردم سر و سامان دل
بهر عید رویت ای زیبا نگار
گشت جان نازنین قربان دل
کرد بر جانم ستم آن دل بسی
چون کنم تا کی برم فرمان دل
دل به جان آمد ز دست دیده ام
گفت چند ایذا کنی درشان دل
دیده او را در بلا می افکند
پس چه باشد این همه تاوان دل
دل به دریای غمت مستغرقست
عاقبت تا چون شود پایان دل
ای دل و دیده نباشد در جهان
دیده را جز روی تو بستان دل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.