هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، عشق و فداکاری خود را به معشوق بیان می‌کند. او حاضر است جان خود را فدای معشوق کند و در راه عشق به او سر فرود آورد. شاعر همچنین از زیبایی و برتری معشوق سخن می‌گوید و تمایل دارد در راه عشق به او وفادار بماند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'گر به خون ما تو را رایست' ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۰۳۹

گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت کنم
جان فدای آن دو رخسار مه آسایت کنم

جان چه ارزد دل ندارم گر تو فرمایی سری
دارم امّا بر لب لعل شکرخایت کنم

گر مرا دستی بود بر جان خود در عشق تو
یک نظر فرما که چون مردانه در پایت کنم

سرو چوبین پای در بندست می دانم یقین
نسبت سرو چمن را چون به بالایت کنم

گر به خون ما تو را رایست رایی بس خوشست
گر تو فرمایی جهان را در سر رایت کنم

در جهان دارایی ما کن ز جور هرکسی
ورنه روز حشر افغان پیش دارایت کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.