هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و فراق یار خود سخن میگوید. او به خداوند متوسل میشود تا به وصال معشوق برسد و از درد هجران و غم فراق مینالد. شاعر از نالهها و زاریهای خود در روزهای فراق میگوید و امیدوار است که دوباره به دیدار یارش نائل شود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فراق و غم ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۱۱۶
به خدایی که جز او نیست خداوند جهان
که مرا عشق تو شد در همه دم همدم جان
هر سحر بهر وصالت به دعا می گویم
که الهی تو مرا زود به مقصود رسان
همدمی نیست بجز غصّه مرا روز فراق
چاره ای نیست بجز ناله و زاری و فغان
بار دیگر ز خدا دولت وصلت خواهم
می دهم جان به امید ار دهدم عمر امان
چون روانم قد او بود روان شد ز برم
جان پژمرده روان شد ز پی سرور روان
کی رسد کام از آن لب به دل خسته ی من
که رسانید فراق تو مرا جان به لبان
به وصالت که دمی با من بی دل بنشین
بیش ازینم به سر آتش هجران منشان
قوّت جان منی دور مباش از بر من
نور چشمی مشو از دیده غمدیده نهان
گرچه یادم بشد از یاد تو ای یار عزیز
یکدم از یاد تو غافل نبود جان جهان
که مرا عشق تو شد در همه دم همدم جان
هر سحر بهر وصالت به دعا می گویم
که الهی تو مرا زود به مقصود رسان
همدمی نیست بجز غصّه مرا روز فراق
چاره ای نیست بجز ناله و زاری و فغان
بار دیگر ز خدا دولت وصلت خواهم
می دهم جان به امید ار دهدم عمر امان
چون روانم قد او بود روان شد ز برم
جان پژمرده روان شد ز پی سرور روان
کی رسد کام از آن لب به دل خسته ی من
که رسانید فراق تو مرا جان به لبان
به وصالت که دمی با من بی دل بنشین
بیش ازینم به سر آتش هجران منشان
قوّت جان منی دور مباش از بر من
نور چشمی مشو از دیده غمدیده نهان
گرچه یادم بشد از یاد تو ای یار عزیز
یکدم از یاد تو غافل نبود جان جهان
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.