هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد هجران و فراق مینالد و از معشوق خود میخواهد که رحمتی بر حالش کند، غم هجران را از جانش بزداید و با وصل خود او را درمان کند. او از معشوق میخواهد که از لطفش گذر کند، با او آشنا شود و به احوالش نظر اندازد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آنها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای این گروه سنی چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۱۱۴۹
نگارا رحمتی بر حال ما کن
غم هجران ز جان ما جدا کن
زبانم نیست از ذکر تو خالی
مرا کامی ز لعل خود روا کن
دلم پر درد هجرانست باری
ز وصل خویشتن ما را دوا کن
بیا تا یک زمانک خوش برانیم
ز لطف ای جان به ترک ماجرا کن
مکن بیگانگی زین بیش با ما
مرا یک لحظه با خود آشنا کن
منم چون خاک ره افتاده پیشت
گذر چون سرو باری سوی ما کن
تو سلطان جهانی من گدایی
نظر یک دم بر احوال گدا کن
غم هجران ز جان ما جدا کن
زبانم نیست از ذکر تو خالی
مرا کامی ز لعل خود روا کن
دلم پر درد هجرانست باری
ز وصل خویشتن ما را دوا کن
بیا تا یک زمانک خوش برانیم
ز لطف ای جان به ترک ماجرا کن
مکن بیگانگی زین بیش با ما
مرا یک لحظه با خود آشنا کن
منم چون خاک ره افتاده پیشت
گذر چون سرو باری سوی ما کن
تو سلطان جهانی من گدایی
نظر یک دم بر احوال گدا کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.