هوش مصنوعی: این متن عرفانی از عطار نیشابوری، بیانگر حالات عاشقانه و عرفانی فردی است که در عشق به معشوق الهی غرق شده است. او در این عشق چنان مست و مدهوش است که حتی خود را فراموش می‌کند و در امید وصال معشوق، زهر ناکامی را می‌نوشد. این فرد از جمع خود جدا می‌شود و ردای دنیوی را از دوش می‌اندازد. اگر لحظه‌ای از معشوق دور بماند، در ماتم فرو می‌رود و زبانش از گفتن باز می‌ماند. این حالات عرفانی و عاشقانه، قلب عطار را همیشه در جوش و هیجان نگه می‌دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۳۹

دلی کامد ز عشق دوست در جوش
بماند تا قیامت مست و مدهوش

ز بسیاری که یاد آرد ز معشوق
کند یکبارگی خود را فراموش

بر اومید وصال دوست هر دم
قدح‌ها زهر ناکامی کند نوش

برون آید ز جمع خود نمایان
بیندازد ردای و فوطه از دوش

اگر بی دوست یک دم زو برآید
شود در ماتم آن دم سیه‌پوش

فروماند زبان او ز گفتن
بماند تا ابد حیران و خاموش

درین اندیشه هرگز نیز دیگر
بننشیند دل عطار از جوش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.