۱۴۸ بار خوانده شده
سرگردانم چو گوی در دست کسی
کز وی نتوانم که شکیبم نفسی
برخیز و بیا که طاقت هجر نماند
بشتاب که انتظار بردیم بسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
کز وی نتوانم که شکیبم نفسی
برخیز و بیا که طاقت هجر نماند
بشتاب که انتظار بردیم بسی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.