هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از سختیها و مشکلاتی که در زندگی خود ایجاد کرده است سخن میگوید. او از این که استعدادهایش را هدر داده و راهی پر از خون و رنج را انتخاب کرده، ابراز ندامت میکند. شاعر احساس میکند که حاصل عمرش بیحاصلی است و از این که نتوانسته به آرزوهایش برسد، افسوس میخورد. او از ترس غرق شدن در دریای مشکلات، به ساحل پناه برده و خود را در بند خویش اسیر کرده است.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، موضوعاتی مانند ندامت، خودشناسی و مشکلات زندگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۴۶۸
کار بر خود سخت مشکل کردهام
زانکه استعداد باطل کردهام
چون به مقصد ره برم چون در سفر
در هوای خویش منزل کردهام
راه خون آلوده میبینم همه
کین سفر چون مرغ بسمل کردهام
گر گلآلود آورم پایم رواست
کز سرشکم خاک ره گل کردهام
راه بر من هر زمان مشکلتر است
زانکه عزم راه مشکل کردهام
عیش شیرینم برای لذتی
تلختر از زهر قاتل کردهام
روی جان با نفس کم بینم از آنک
روح ناقص نفس کامل کردهام
حاصل عمرم همه بی حاصلی است
آه از این حاصل که حاصل کردهام
قصهٔ جانم چو کس مینشنود
غصهٔ بسیار در دل کردهام
هست دریای معانی بس عظیم
کشتی پندار حایل کردهام
سخت میترسم ازین دریای ژرف
لاجرم ره سوی ساحل کردهام
بیم من از غرقه گشتن چون بسی است
خویش را مشغول شاغل کردهام
چون نمییارم شدن مطلق به خویش
خویشتن را در سلاسل کردهام
بر امید غرقه گشتن چون فرید
روی سوی بحر هایل کردهام
زانکه استعداد باطل کردهام
چون به مقصد ره برم چون در سفر
در هوای خویش منزل کردهام
راه خون آلوده میبینم همه
کین سفر چون مرغ بسمل کردهام
گر گلآلود آورم پایم رواست
کز سرشکم خاک ره گل کردهام
راه بر من هر زمان مشکلتر است
زانکه عزم راه مشکل کردهام
عیش شیرینم برای لذتی
تلختر از زهر قاتل کردهام
روی جان با نفس کم بینم از آنک
روح ناقص نفس کامل کردهام
حاصل عمرم همه بی حاصلی است
آه از این حاصل که حاصل کردهام
قصهٔ جانم چو کس مینشنود
غصهٔ بسیار در دل کردهام
هست دریای معانی بس عظیم
کشتی پندار حایل کردهام
سخت میترسم ازین دریای ژرف
لاجرم ره سوی ساحل کردهام
بیم من از غرقه گشتن چون بسی است
خویش را مشغول شاغل کردهام
چون نمییارم شدن مطلق به خویش
خویشتن را در سلاسل کردهام
بر امید غرقه گشتن چون فرید
روی سوی بحر هایل کردهام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.