هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر از غم، ناامیدی و حسرت است. او از دل شکسته و خسته خود می‌گوید که به دنبال دادخواهی است، اما به جای یاری، با بیتوجهی روبرو شده است. شاعر از اسارت و حسرت پرواز مرغی که در قفس مانده، سخن می‌گوید و از دست دادن هوش و صبر خود را به شور و هوس نسبت می‌دهد. همچنین، افسوس می‌خورد که یارش در آغوش دیگری است و گلی زیبا در کنار خس و خاشاک افتاده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، موضوعات غم و ناامیدی و عشق ناکام ممکن است برای نوجوانان کم‌سال سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۶

دل غمدیده بدنبال کسی افتادست
دادخواهی زپی دادرسی افتادست

از من خسته خدا را به بتغافل مگذار
که مرا کار بآخر نفسی افتادست

حسرت مرغ اسیری کشدم کز دامی
کرده پرواز و بکنج قفسی افتادست

رفته هوشم ز سر و صبر زدل، از تو مرا
تا بسر شوری و در دل هوسی افتادست

یار صد حیف که همصحبت غیرست طبیب
گلی افسوس در آغوش خسی افتادست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.