هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و عشق نالیده و بیان می‌کند که با وجود دوری از معشوق، هنوز امید و تلاش برای رسیدن به او وجود دارد. همچنین اشاره می‌کند که دوستان در غیابش از او دلجویی می‌کنند و گاهی از فراق می‌گرید و گاهی از عشق ناله می‌کند. در نهایت، شاعر به دنبال راهنمایی مانند خضر است تا در مسیر پرپیچ‌وخم زندگی او را هدایت کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۹

گر چه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست
شکرلله از گریبان دست ما کوتاه نیست

بیقرار عشق را از محنت هجران چه باک
سیل را اندیشه از پست و بلند راه نیست

می کند دلجوئی احباب ما را بی حضور
وقت آنکس خوش که از حالش کسی آگاه نیست

گاه می گریم ز هجر و گاه می نالم ز عشق
حاصل شمع وجودم غیر اشگ و آه نیست

در سراغش خضر ما آوارگی باشد طبیب
چون جرس چشم از پی منزل مرا در راه نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.