هوش مصنوعی:
این شعر از درد عشق، جفا و بیداد یار سخن میگوید. شاعر از بیوفایی و ظلم معشوق شکایت دارد و از این که با وجود وفاداری و عشق او، یاران و معشوقان با او چنین رفتار میکنند، اظهار حیرت و ناراحتی میکند. همچنین، از نبود مرهم لطف و بیعدالتی در جهان گلایه میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق، درد و رنج عشق، و مفاهیم انتزاعی مانند جفا و بیداد است که درک آنها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی احساسات سنگین و ناامیدی هستند که برای سنین پایینتر مناسب نیست.
شمارهٔ ۶۰
ساختی خوارم، بعاشق گلعذاران این کنند؟
از نظر افکندیم، یاران بیاران این کنند؟
کشت و افکند و به فتراکم نبست آن شهسوار
دیده ای هرگز به صیدی شهسواران این کنند؟
سوخت جانم از خمار و ساقیم جامی نداد
ساقیا در انجمن با میگساران این کنند؟
مرهم لطف از تو جستم زخم بیدادم زدی
دلنوازان جان من با دلفگاران این کنند؟
میکنی هر دم بمن ظلمی نگاران دلبرا
با اسیران بلا در روزگاران این کنند؟
هوشیاران را نباشد جز جفا قسمت طبیب
حیرتی دارم چرا با هوشیاران این کنند
از نظر افکندیم، یاران بیاران این کنند؟
کشت و افکند و به فتراکم نبست آن شهسوار
دیده ای هرگز به صیدی شهسواران این کنند؟
سوخت جانم از خمار و ساقیم جامی نداد
ساقیا در انجمن با میگساران این کنند؟
مرهم لطف از تو جستم زخم بیدادم زدی
دلنوازان جان من با دلفگاران این کنند؟
میکنی هر دم بمن ظلمی نگاران دلبرا
با اسیران بلا در روزگاران این کنند؟
هوشیاران را نباشد جز جفا قسمت طبیب
حیرتی دارم چرا با هوشیاران این کنند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.