هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که به بیان احساسات عمیق و دردهای عاشقانه می‌پردازد. شاعر از فراق و دوری معشوق، نگرانی از بی‌مهری او، و بی‌قراری دل در عشق سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند امید، حیرت، و تنهایی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آنان جذاب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و بی‌قراری عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۶۳

جدا از روی تو چشمم چو خونفشان گردد
ز خون دل مژه ام شاخ ارغوان گردد

گرفته ام بغمش الفتی و می ترسم
خدا نکرده بمن یار مهربان گردد

زشادمانی وصل تواش نصیب مباد
دل فگار اگر بی تو شادمان گردد

قفس شکسته و از هم گسسته دام کسی
ز آشیان بچه امید سرگران گردد

مباش غافل از افتادگی جاده طبیب
زخاکساری خود خضر کاروان گردد

صیقل دیده تر گوشه دامان باشد
روزن خانه دل چاک گریبان باشد

دل چو کامل شود از عشق نگیرد آرام
بی قراری هنر گوهر غلطان باشد

آشیان، بلبل تصویر چه داند ز قفس
شادی و غم بر حیرت زده یکسان باشد

صید در دام کند وحشت و حیرت دارم
که دلم جمع در آن زلف پریشان باشد

در جهان بی غم عشقی نتوان بود طبیب
که چو بی عشق شود دل تن بیجان باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.