۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۴

هر که از خون جگر چون لاله ساغر می کشد
منت احسان کی از چرخ ستمگر می کشد

زآستان بی نیازی تا کف خاکی بجاست
کی سر ما خاکساران ناز افسر می کشد

میرود گرد یتیمی، کی بشستن از گهر؟
منت خشگی دلم از دیده تر می کشد

عزت دنیا هماغوشست با حسن سلوک
رشته هموار سر از جیب گوهر می کشد

با ضعیفان دشمنی، دارد خطرها در کمین
انتقام شمع را از شعله، صرصر می کشد

منت صیقل مرا بر دل گران آمد طبیب
زنگ را آئینه من سنگ در بر می کشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.