هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد هجران، غم و اندوه ناشی از جدایی و عشق ناکام سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند باد خزان، گلستان، و بلبل، احساسات درونی خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به شهیدان و غم از دست دادن عزیزان دارد. در نهایت، شاعر از حیرت و ناباوری در برابر زیبایی معشوق و دردهای عشق می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خون شهیدان' و 'گریه خونین' نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارند.

شمارهٔ ۶۷

گفتی که با دلت غم هجران چه می کند
باد خزان ببین بگلستان چه می کند

منعم کنی ز گریه خونین و با دلم
آگه نئی که کاوش مژگان چه می کند

از دامن وصال تو دستی که کوتهست
ای وای اگر رسد بگریبان چه می کند

آن بلبلی که کنج غمی همچو دام یافت
این یک دور روزه سیر گلستان چه می کند

دامن کشان چو بگذری از خاک کشتگان
نظاره کن که خون شهیدان چه می کند

سیمین تنی که خنده زند بر صفای صبح
در حیرتم که گل بگریبان چه می کند

تا کی طبیب تهمت نظاره می کشی
با حسن یار دیده حیران چه می کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.