هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از نالهها و رنجهای خود میگوید و از بیوفایی و فراموشی دیگران شکایت میکند. او از عشق و غمهایش سخن میگوید و احساس تنهایی و ناامیدی خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۷۱
گرنه گل ناله ای از مرغ چمن گوش کند
ناله را مرغ چمن به که فراموش کند
نالم از دیده تر تابکی از مشت خسی
هر نفس آتشی افروزم و خاموش کند
در کنار توازین رشگ خورم خون که مباد
با خیال تو کسی دست در آغوش کند
تا بکی جور جوانان قصب پوش مگر
اثری ناله پیران خشن پوش کند
سادگی بین که باین سست وفا یار طبیب
بسته ام عهدی و دانم که فراموش کند
ناله را مرغ چمن به که فراموش کند
نالم از دیده تر تابکی از مشت خسی
هر نفس آتشی افروزم و خاموش کند
در کنار توازین رشگ خورم خون که مباد
با خیال تو کسی دست در آغوش کند
تا بکی جور جوانان قصب پوش مگر
اثری ناله پیران خشن پوش کند
سادگی بین که باین سست وفا یار طبیب
بسته ام عهدی و دانم که فراموش کند
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.