هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق و سوزش درونی سخن میگوید. شاعر از آتش عشق و تأثیر آن بر دلها و جهان اطراف صحبت میکند. همچنین، از گرمی محفل و تأثیر نالههای عاشقانه بر محیط اطراف یاد میشود. در پایان، شاعر به دلسوختگی و جنون ناشی از عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۶
نه همین ز آتش عشقت دل ما می سوزد
هر کراهست دلی، سوخته یا می سوزد
خاک این بادیه بین کز قدم گرم روان
بسکه گرمست درو پای صبا می سوزد
آتش ناله ما بسکه جهان را افروخت
هر کرامی نگری ز آتش ما می سوزد
محفل امشب ز فروغ رخ ساقی گرمست
گل جدا باده جدا شمع جدا می سوزد
خضر اگر غوطه بسر چشمه حیوان دهدم
بسکه دلسوخته ام آب بقا می سوزد
سایه داغ جنون تا بسرم افتادست
گر کند سایه بمن بال هما می سوزد
گشته با غیر چرا گرم سخن یار، طبیب
گرنه از آتش می شرم و حیا می سوزد
هر کراهست دلی، سوخته یا می سوزد
خاک این بادیه بین کز قدم گرم روان
بسکه گرمست درو پای صبا می سوزد
آتش ناله ما بسکه جهان را افروخت
هر کرامی نگری ز آتش ما می سوزد
محفل امشب ز فروغ رخ ساقی گرمست
گل جدا باده جدا شمع جدا می سوزد
خضر اگر غوطه بسر چشمه حیوان دهدم
بسکه دلسوخته ام آب بقا می سوزد
سایه داغ جنون تا بسرم افتادست
گر کند سایه بمن بال هما می سوزد
گشته با غیر چرا گرم سخن یار، طبیب
گرنه از آتش می شرم و حیا می سوزد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.