هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد عشق، رنج‌های ناشی از آن و ناامیدی‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از فراق، بی‌وفایی و تلخی‌های عشق شکایت دارد و احساس می‌کند که دلش مانند پرنده‌ای از قفس رها شده است. همچنین، اشاره‌هایی به ناامیدی و سوختن در آتش عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۷

مرغی که بکوی تو ز پرواز نشیند
از جور تو هر چند رمد باز نشیند

شد یار و درآمد ز درم غیر و روانیست
جغد آید و در منزل شهباز نشیند

مرغ دل ما از قفس سینه پریده است
تا بر لب بام که ز پرواز نشیند

دیرند اسیران تو ناکام بدامت
رحمست بصیدی که ز آغاز نشیند

شد شمع بسی کشته و آتشکده خاموش
کی آتش ما سوختگان باز نشیند

تا چند طبیب از غم بیگانه پریشان
وقتست که در انجمن راز نشیند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.