هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد عشق و رنج‌های ناشی از آن است. شاعر از بی‌عدالتی و بی‌توجهی معشوق شکایت دارد و از تنهایی و بی‌پناهی خود می‌گوید. او از عشق به عنوان تجربه‌ای سوزاننده یاد می‌کند که درمانی ندارد و تنها تسلیم شدن در برابر آن را راه چاره می‌داند. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند مرگ، قیامت و بی‌اعتنایی به دنیا اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشاره به رنج و مرگ، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۴

چون ناله ز جور تو ستمگر نکند کس؟
هر چند کند ناله و باور نکند کس

آن جامه که از خون جگر تر نکند کس
در کوی تو شرطست که در بر نکند کس

خم در قدحم ریز که در میکده عشق
آن به که می از شیشه به ساغر نکند کس

گر سوخت دلت عشق بآتشکده بشتاب
کاین سوختگی چاره به کوثر نکند کس

بنمای به من رخ که دم بازپسین است
حیفست که نظاره دیگر نکند کس

آسوده چنانند شهیدان تو در خاک
ترسم که شود محشر و سر بر نکند کس

در انجمن ما که سرایش همه خونست
ظلمست که از باده لبی تر نکند کس

مائیم و طبیب و در میخانه که آنجا
اندیشه‌ای از گردش اختر نکند کس
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.