۱۹۸ بار خوانده شده
چون ناله ز جور تو ستمگر نکند کس؟
هر چند کند ناله و باور نکند کس
آن جامه که از خون جگر تر نکند کس
در کوی تو شرطست که در بر نکند کس
خم در قدحم ریز که در میکده عشق
آن به که می از شیشه به ساغر نکند کس
گر سوخت دلت عشق بآتشکده بشتاب
کاین سوختگی چاره به کوثر نکند کس
بنمای به من رخ که دم بازپسین است
حیفست که نظاره دیگر نکند کس
آسوده چنانند شهیدان تو در خاک
ترسم که شود محشر و سر بر نکند کس
در انجمن ما که سرایش همه خونست
ظلمست که از باده لبی تر نکند کس
مائیم و طبیب و در میخانه که آنجا
اندیشهای از گردش اختر نکند کس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
هر چند کند ناله و باور نکند کس
آن جامه که از خون جگر تر نکند کس
در کوی تو شرطست که در بر نکند کس
خم در قدحم ریز که در میکده عشق
آن به که می از شیشه به ساغر نکند کس
گر سوخت دلت عشق بآتشکده بشتاب
کاین سوختگی چاره به کوثر نکند کس
بنمای به من رخ که دم بازپسین است
حیفست که نظاره دیگر نکند کس
آسوده چنانند شهیدان تو در خاک
ترسم که شود محشر و سر بر نکند کس
در انجمن ما که سرایش همه خونست
ظلمست که از باده لبی تر نکند کس
مائیم و طبیب و در میخانه که آنجا
اندیشهای از گردش اختر نکند کس
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.