هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، رنجهای عاشقانه، و ناکامیهای زندگی سخن میگوید. شاعر از زخمهای عاطفی، از دست دادن فرصتها، و ناامیدی از رسیدن به آرزوها مینالد. تصاویری مانند زخم بر سینه، کشتی شکسته، باغ بیثمر، و عندلیب جدا شده از گل، همه نمادهایی از درد و اندوه هستند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غمگین و ناامیدی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای تحلیل و درک دارد.
شمارهٔ ۹۹
زد مرا زخمی و از پیش نظر بگذشت حیف
نازده بر سینه ام زخم دگر، بگذشت حیف
کشتی ما را که عمری بود جویای نهنگ
بر کنار افکند موج و از خطر بگذشت حیف
گفتم از باغ تو چینم میوه ای، تا در گشود
باغبان بر روی من وقت ثمر بگذشت حیف
کار خود را چاره از آه سحر جویند خلق
چاره کار من از آه سحر بگذشت حیف
از هجوم خار در گلشن زبس جا تنگ گشت
عندلیب از وصل گل با چشم تر بگذشت حیف
بعد عمری از پی پرسش طبیب خسته را
گر چه یار آمد بسر، زآن پیشتر بگذشت حیف
نازده بر سینه ام زخم دگر، بگذشت حیف
کشتی ما را که عمری بود جویای نهنگ
بر کنار افکند موج و از خطر بگذشت حیف
گفتم از باغ تو چینم میوه ای، تا در گشود
باغبان بر روی من وقت ثمر بگذشت حیف
کار خود را چاره از آه سحر جویند خلق
چاره کار من از آه سحر بگذشت حیف
از هجوم خار در گلشن زبس جا تنگ گشت
عندلیب از وصل گل با چشم تر بگذشت حیف
بعد عمری از پی پرسش طبیب خسته را
گر چه یار آمد بسر، زآن پیشتر بگذشت حیف
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.