هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد فراق و دوری از معشوق سخن میگوید. شاعر از اشکهای گرم، نالههای دلخراش، و شبهای تیره هجران مینالد و امیدی به پایان این دوری ندارد. او از عشق و رنجهای آن میگوید و در انتها اشاره میکند که آتش عشق از دور نمایان است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و لحنی غمگین است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، مضامین عاشقانه و درد فراق نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۰۰
نگشاید دلم از وصل بهجران نزدیک
چه فروغی دهدم شمع بپایان نزدیک
مکن از گریه مرا منع که واپس نرود
اشگ گرمی که رسیدس بمژگان نزدیک
گریه امشب همه شب گرد دلم می گردد
شده گویا اثری باز با فغان نزدیک
دلخراشست دگر ناله مرغان پیداست
که رسیدست خزانی بگلستان نزدیک
من و از دور نگاهی بتو، آن بختم کو
که نشینی بمن بی سرو سامان نزدیک
شمع آخر شد و پروانه ز پرواز نشست
نشد این تیره شب هجر بپایان نزدیک
باخبر باش درین بادیه از عشق طبیب
کآتش از دور نماید به بیابان نزدیک
چه فروغی دهدم شمع بپایان نزدیک
مکن از گریه مرا منع که واپس نرود
اشگ گرمی که رسیدس بمژگان نزدیک
گریه امشب همه شب گرد دلم می گردد
شده گویا اثری باز با فغان نزدیک
دلخراشست دگر ناله مرغان پیداست
که رسیدست خزانی بگلستان نزدیک
من و از دور نگاهی بتو، آن بختم کو
که نشینی بمن بی سرو سامان نزدیک
شمع آخر شد و پروانه ز پرواز نشست
نشد این تیره شب هجر بپایان نزدیک
باخبر باش درین بادیه از عشق طبیب
کآتش از دور نماید به بیابان نزدیک
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.