هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجها و دردهای عاطفی خود میگوید و بیان میکند که ترجیح میدهد از مشکلات و دردسرهای زندگی دوری کند. او از ناتوانی در رفع دردهای درونی، عادت به ستم و جور دیگران، و فقدان شادی در زندگی خود سخن میگوید. همچنین، از نبود طبیب برای درمان دردهایش و اشکهای خونین شکایت دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و غمانگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم عرفانی ممکن است برای گروههای سنی پایینتر قابل هضم نباشد.
شمارهٔ ۱۱۵
بهتر آنست که پا از سر بازار کشم
تا بکی دردسر از بار خریدار کشم
رفته در پای دلم خاری و افغان که مرا
نیست آندست که از پای دل آن خار کشم
کرده ای بر ستمم عادت از آن می ترسم
کآخر از جور تو، آهی ز دل زار کشم
من که از تنگی دل ذوق گلستانم نیست
تا قفس هست چرا حسرت گلزار کشم
جوش زد خون دل از دیده من نیست طبیب
آستینی که باین دیده خونبار کشم
تا بکی دردسر از بار خریدار کشم
رفته در پای دلم خاری و افغان که مرا
نیست آندست که از پای دل آن خار کشم
کرده ای بر ستمم عادت از آن می ترسم
کآخر از جور تو، آهی ز دل زار کشم
من که از تنگی دل ذوق گلستانم نیست
تا قفس هست چرا حسرت گلزار کشم
جوش زد خون دل از دیده من نیست طبیب
آستینی که باین دیده خونبار کشم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.