هوش مصنوعی: شاعر در این متن از گذشته پرشور و پرماجرای خود یاد می‌کند که با می‌نوشی و مستی سپری شده است. او از ننگ و بدنامی که خود بر خود تحمیل کرده، شکایت دارد و از این که به حرف زاهدان گوش داده، اظهار پشیمانی می‌کند. با این حال، از این که توانسته‌اند از دل‌های غمناک، غم و دردی را وام بگیرند، شکرگزار است. در پایان، اشاره می‌کند که به دلیل پافشاری بر وفاداری، از چشم خوبان افتاده‌اند و حال با جام عهدی نو بسته‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است و ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مستی نیاز به درک و بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۸

چه خونها در دل ایام کردیم
که صبحی را بمستی شام کردیم

چه می بود آن، که تا در جام کردیم
وداع ننگ و ترک نام کردیم

مسلمانان درین مدت چرا گوش
بحرف زاهد خود کام کردیم

شکایت نیست ما را هیچ از غیر
که ما خود خویش را بدنام کردیم

هزاران شکر کز دلهای غمناک
غمی در یوزه دردی وام کردیم

بمرغان اسیر از ما بشارت
که طرح آشیان در دام کردیم

از آن از دیده خوبان فتادیم
که در پاس وفا ابرام کردیم

طبیب از ما که می گوید بمستان
که ما عهد نوی با جام کردیم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.