هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردهای عاطفی و احساسی خود می‌گوید و از بی‌تفاوتی دیگران نسبت به رنجش شکایت دارد. او با استفاده از تصاویر طبیعی مانند گل، بلبل، و گلچین، احساسات خود را بیان می‌کند و از ناامیدی و تنهایی خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است با احساسات آنها سازگار نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۳۰

دل می برد دل ای هوشمندان
آن عقد دندان آن لعل خندان

این با که گویم کآخر گرفتند
تسبیحم از کف زناربندان

رحمی که بلبل تا چند بیند
در دست گلچین گلهای خندان

تا چند ماند، کوتاه، دستم
از دامن این بالا بلندان

بی درد آگه نبود زدردم
دردم ندانند جز دردمندان

بس رهنوردان مانده بوادی
رفته بمنزل رعنا سمندان

پژمرده شد چون در طرف گلشن
خندان شود گل اما نه چندان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.