هوش مصنوعی: این شعر از احساس غفلت و بی‌توجهی معشوق نسبت به شاعر و همراهی او با دیگران سخن می‌گوید. شاعر از بی‌وفایی و بی‌اعتنایی معشوق شکایت دارد و بیان می‌کند که معشوق به جای او، با دیگران همدم بوده و حتی در بزم غیر بیدار و هشیار بوده است. همچنین، شاعر به طبیب (معشوق) اشاره می‌کند که در آغاز عاشقی، درگیر ننگ و عار بوده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی پیچیده است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند 'ننگ' و 'عار' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۱۴۶

از ما نهفته با دگران یار بوده ای
ما غافل و تو همدم اغیار بوده ای

از خواب صبحگاه تو پیدا بود که دوش
در بزم غیر بوده و بیدار بوده ای

جائی که گشته اند حریفان زباده مست
باور که می کند که تو هشیار بوده ای

بی موجبی بغیر منت گرمی از چه بود
با من اگر نه بر سر آزار بوده ای

آغاز عاشقیست عجب نیست گر طبیب
در بند ننگ و در گرو عار بوده ای
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.