هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و محبت شدید، رنجهای عاشق، و احساس بیپناهی در برابر آتش عشق سخن میگوید. شاعر از عشق و محبت معشوق و رنجهای خود میگوید و بیان میکند که در برابر این عشق، مانند گیاهی در برابر آتش است. همچنین، او از بیپناهی و سوختن در این راه مینالد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۴۸
از باده عشرت تو و رخسار چو ماهی
وز شرم محبت من و دزدیده نگاهی
عادت بستم کردی و ترسم که مبادا
وقتی ز دل سوخته ای سرزند آهی
گر عشق تو بگداخت تنم را عجبی نیست
با شعله آتش چکند مشت گیاهی
آن بلبل خونین جگرم من که درین باغ
جز بال و پر سوخته ام نیست پناهی
در بادیه عشق بجائی نبری راه
تا در گرو دوری ونزدیکی راهی
دیگر دل پر داغ طبیب از که غمین است؟
کز جوش سرشگم نبود فرصت آهی
وز شرم محبت من و دزدیده نگاهی
عادت بستم کردی و ترسم که مبادا
وقتی ز دل سوخته ای سرزند آهی
گر عشق تو بگداخت تنم را عجبی نیست
با شعله آتش چکند مشت گیاهی
آن بلبل خونین جگرم من که درین باغ
جز بال و پر سوخته ام نیست پناهی
در بادیه عشق بجائی نبری راه
تا در گرو دوری ونزدیکی راهی
دیگر دل پر داغ طبیب از که غمین است؟
کز جوش سرشگم نبود فرصت آهی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.