هوش مصنوعی:
این شعر از ناشناخته ماندن و عدم درک شاعر و سخنوران واقعی توسط دیگران شکایت دارد. شاعر از اینکه مردم نمیتوانند بین مرغ چمن و زاغ تمایز قائل شوند و معانی عمیق را درک نمیکنند، ابراز تاسف میکند. همچنین، به ناتوانی در تشخیص خوب از بد و زیبا از زشت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق ادبی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات و کنایههای موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۵۶
حیف از تو که ارباب سخن را نشناسی
از مرغ چمن زاغ و زغن را نشناسی
عمریست نفس سوخته ام حیف بسی هست
کز مرغ قفس مرغ چمن را نشناسی
این با که توان گفت که با دعوی فطرت
معنی نو و لفظ کهن را نشناسی
نشناسی اگر خار ز گل زاغ ز بلبل
سهلست دریغا که سخن را نشناسی
خوشباش طبیب ارشنوی طعنه ز راهب
افسوس که آن عهد شکن را نشناسی
از مرغ چمن زاغ و زغن را نشناسی
عمریست نفس سوخته ام حیف بسی هست
کز مرغ قفس مرغ چمن را نشناسی
این با که توان گفت که با دعوی فطرت
معنی نو و لفظ کهن را نشناسی
نشناسی اگر خار ز گل زاغ ز بلبل
سهلست دریغا که سخن را نشناسی
خوشباش طبیب ارشنوی طعنه ز راهب
افسوس که آن عهد شکن را نشناسی
وزن: مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.