هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از ناامیدی، بی‌وفایی و تغییر شرایط زندگی خود شکایت می‌کند. او از تغییر مسیر زندگی توسط دیگری سخن می‌گوید و احساس می‌کند که هرگز به آرزوهایش نخواهد رسید. همچنین، شاعر از طبیب (یا کسی که می‌تواند کمک کند) می‌خواهد که از محاسبه سود و زیان دست بردارد و به او کمک کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه آن ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۵۹

زصید من چه شود گر عنان بگردانی
عنان ز صید من ناتوانی بگردانی

زگلبنی که برو بلبل آشیان بستی
گلش چو ریخت مباد آشیان بگردانی

سزد چو رفته ام از خود گر آشیان مرا
بگرد باغ تو ای باغبان بگردانی

دلم ز وعده وصلت قرار چون گیرد
که سست عهدی هر دم زبان بگردانی

گمان مبر که بهیچ آستانه ره یابم
اگر تو راهم ازین آستان بگردانی

طبیب چند نشینی بفکر سود و زیان
خوش آنکه روی ز سود و زیان بگردانی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.