هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و محبت به معشوق سخن می‌گوید و از درد فراق و ناتوانی خود در برابر جذبه‌های معشوق می‌نالد. او معشوق را به عنوان حاکم و سلطانی توصیف می‌کند که فرمانبردار و فریادخواه است. شاعر همچنین از سینه‌ی گرم و عشق عمیق خود سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد تا گواه محبت او باشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۶۳

مسلمانان مرا حال تباهی
بود از گردش چشم سیاهی

قدش سروی ولی پاینده سروی
رخش ماهی ولی تابنده ماهی

بیان گرنیست ما را هست اشگی
زبان گر نیست ما را هست آهی

تویی حاکم منت فرمان پذیری
تویی سلطان منت فریاد خواهی

منم آن ناتوان صیدی که صیاد
کشاند هر دمش تا صیدگاهی

محبت را گواه آرم اگر تو
زمن خواهی درین دعوی گواهی

طبیب این سینه گرمی که داری
عجب کز تربتت روید گیاهی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.