هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق و شوق بیپایان خود سخن میگوید و از درد هجران و انتظار مینالد. او معشوق را منشأ سعادت و هدایت خود میداند و خود را در راه عشق او فانی کرده است. نام شاعر (عطار) نیز از همین عشق و معرفت نشأت گرفته است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۰۵
تا عشق تو را به جان ربودم
بی درد تو یک نفس نبودم
از روز ازل هنوز مستم
وز شوق الست در سجودم
گفتی که جمال خود نمایم
این خود ز کمال تو شنودم
در آتش هجر انتظارم
میسازم و سوخت این وجودم
بی لطف تو بوی خوش ندارم
گر جمله گلاب و مشک و عودم
از بوی جگر که میگدازم
بر اوج فلک رسید دودم
مفتاح هدایتم تو دادی
آنگه در اهلیت گشودم
در عشق تو یافتم سعادت
صد باره درون خود زدودم
نامم ز تو زان شده است عطار
کز حسن تو عارفی نمودم
بی درد تو یک نفس نبودم
از روز ازل هنوز مستم
وز شوق الست در سجودم
گفتی که جمال خود نمایم
این خود ز کمال تو شنودم
در آتش هجر انتظارم
میسازم و سوخت این وجودم
بی لطف تو بوی خوش ندارم
گر جمله گلاب و مشک و عودم
از بوی جگر که میگدازم
بر اوج فلک رسید دودم
مفتاح هدایتم تو دادی
آنگه در اهلیت گشودم
در عشق تو یافتم سعادت
صد باره درون خود زدودم
نامم ز تو زان شده است عطار
کز حسن تو عارفی نمودم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.