هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و جست‌وجوی معنوی خود سخن می‌گوید. او از تلاش برای یافتن گمشده‌های خود، مانند گنج دزدیده شده و عشق بی‌پایان، صحبت می‌کند. شاعر به دنبال درک حقیقت و رسیدن به آرامش است، اما با چالش‌ها و ابهامات زیادی روبرو می‌شود. او از ناتوانی در یافتن راه و رسیدن به مقصد نهایی خود می‌گوید و در نهایت به رضایت از مسیر و پذیرش سرنوشت خود می‌رسد.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جست‌وجوی معنوی و پذیرش سرنوشت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۵۳۱

گنج دزدیده ز جایی پی برم
گر به کوی دلربایی پی برم

جان برافشانم چو پروانه ز شوق
گر به قرب جانفزایی پی برم

عشق دریایی است من در قعر او
غرقه‌ام تا آشنایی پی برم

چون کسی بر آب دریا پی نبرد
من چه سان نه سر نه پایی پی برم

چرخ چندین گشت و بر جای خوداست
من چگونه ره به جایی پی برم

راضیم گر من درین راه عظیم
تا ابد بر یک درایی پی برم

سر دراندازم ز شادی همچو نون
گر به میم مرحبایی پی برم

نیست ممکن کاب حیوان قطره‌ای
خاصه در تاریکنایی پی برم

چون مجاز افتاده‌ام نادر بود
کز حقیقت ماجرایی پی برم

می‌روم گمراه نه دین و نه دل
تا نسیم رهنمایی پی برم

چون نهان است آنکه صد بارم بکشت
از کجا من خونبهایی پی برم

پست میرم عاقبت در چاه بعد
گرچه هر دم ماورایی پی برم

چون ندارد منتها پیشان عشق
پس چگونه منتهایی پی برم

چون بقای این جهان عین فناست
بود که زان عالم بقایی پی برم

ور ز پیشانم بقایی روی نیست
بو که در پایان فنایی پی برم

مصر جامع پی نبردی ای فرید
خوشدلم گر روستایی پی برم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.