هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف طبیعت در فصل بهار و نوروز می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های متنوع، زیبایی‌های طبیعت را به تصویر می‌کشد. همچنین، در بخشی از شعر به موضوعاتی مانند سخاوت، عدالت، و خرد اشاره می‌شود. شعر با تمجید از فضیلت‌های اخلاقی و ستایش بزرگان به پایان می‌رسد.
رده سنی: 15+ این شعر به دلیل استفاده از زبان ادبی پیچیده، استعاره‌های عمیق و مفاهیم اخلاقی، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل این متن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و ظرافت‌های زبانی دارد که معمولاً در سنین پایین‌تر کمتر وجود دارد.

شمارهٔ ۳۲ - در مدح ابوالمعمر

آمد نوروز و گشت مشگ فشان باد
ساحت باغ از نسیم باد شد آباد

چون دل تیمار دیده برگ بنفشه
چون زره زنگ خورده خوشه شمشاد

چون برخ دوست بر فتاده سر زلف
برگ بنفشه ببرد لاله بر افتاد

دشت بخندد همی ز لاله سیراب
باغ بنازد همی بسوسن آزاد

دشت بخندد همی چو چهره شیرین
ابر بگرید همی چو دیده فرهاد

کوه چو خر خیز گشت و دشت چو تبت
باغ چو فر خار گشت و راغ چو نوشاد

چرخ بکهسار هدیه کرد ستاره
دریا گوهر بباغ تحفه فرستاد

دشت شد از باد پر ظرائف عمان
باغ شد از ابر پر طرائف بغداد

لاله بصحرا شکفته چون قدح می
کبک چو مطرب نهاده دست بفریاد

جز قدح می منه بوقت چنین پیش
جز طرب دل مکن بروز چنین یاد

بر طرف جوی رسته تازه بنفشه
پیش در افکنده سر چو دشمن استاد

شمع بزرگان ابوالمعمر کو کرد
جان و دل ما ز بند درد و غم آزاد

پولاد آنجا که عزم اوست چو وشی
وشی آنجا که حزم اوست چو پولاد

رادان باشند با سخاوت او زفت
ز فتان گردند با سیاست اوراد

روزی در وهم او نگردد ناحق
گاهی در طبع او نگنجد بیداد

بر کس بیداد خویشتن نپسندد
کس ز تن خویشتن چنو ندهد داد

ایدل مردم بچشم عقل گشاده
چشم کریمی ز دست راد تو بگشاد

علم همیشه ز نوک کلک تو زاید
گوئی علم جهان سراسر از او زاد

صاحب میزان فضل و عقل بتو ماند
حاتم نام سخا و جود بتو داد

رادی وشادی ز طبع پاک تو خیزد
شاد مباد آن کجا بتو نبود شاد

تا نبود لاد پایدار بر برق
تا نبود کاه پایدار بر باد

هیبت تو باد باد و دشمن تو کاه
خشم تو چون برق باد و خصم تو چون لاد
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱ - در مدح ابونصر محمد ( مملان )
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.