۱۶۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳

چو باد خزان بگذرد بر درخت
کند پرنیان بر تنش لخت لخت

از آن پس که در باغ بلبل بساخت
ز بیجاده تاج و ز پیروزه تخت

در او تخت زرین نهاده است زاغ
بشد بلبل از باغ و بربست رخت

بکهسار کافور بیزد هوا
بپالیز دینار ریزد درخت

یکی چون خوی شاه آزاده خوی
یکی چون کف شاه پیروز بخت

ملک لشگری کو بشاهین عقل
همه علمهای جهان را بسخت

بر اعدای او ورد چون خار باد
بر او باد چون موم پولاد سخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.