هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق و فداکاری بی‌حد و مرز است. شاعر از سوزش درونی و عشق بی‌پایان خود به معشوق سخن می‌گوید و از رنج‌ها و فداکاری‌هایی که در این راه متحمل شده است. او از سوختن در آتش عشق و از دست دادن همه چیز برای رسیدن به معشوق می‌گوید و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که همه چیز را در این راه از دست داده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد تا بتوان آن را به درستی درک کرد.

غزل شمارهٔ ۵۹۶

بس که جان در خاک این در سوختیم
دل چو خون کردیم و در بر سوختیم

در رهش با نیک و بد در ساختیم
در غمش هم خشک و هم تر سوختیم

سوز ما با عشق او قوت نداشت
گرچه ما هر دم قوی‌تر سوختیم

چون بدو ره نی و بی او صبر نی
مضطرب گشتیم و مضطر سوختیم

چون ز جانان آتشی در جان فتاد
جان خود چون عود مجمر سوختیم

چون ز دلبر طعم شکر یافتیم
دل چو عود از طعم شکر سوختیم

چون دل و جان پردهٔ این راه بود
جان ز جانان دل ز دلبر سوختیم

مدت سی سال سودا پخته‌ایم
مدت سی سال دیگر سوختیم

عاقبت چون شمع رویش شعله زد
راست چون پروانه‌ای پر سوختیم

پر چو سوخت آنگه درافکندیم خویش
تا به‌کلی پای تا سر سوختیم

خواه گو بنمای روی و خواه نه
ما سپند روی او بر سوختیم

چون به یک چو می‌نیرزیدیم ما
خرمن پندار یکسر سوختیم

چون شکست اینجا قلم عطار را
اعجمی گشتیم و دفتر سوختیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.