هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از عشق خود به عنوان یک فتنه و گرداب یاد می‌کند که جان و دل او را تسخیر کرده است. او از رنج‌ها و فداکاری‌های خود در راه این عشق سخن می‌گوید و به خاک پای معشوق به عنوان نمادی از عشق و احترام اشاره می‌کند. شاعر با وجود زیرکی و هوشیاری، خود را در دام عشق معشوق اسیر می‌بیند و از شوق دیدار او، صورت معشوق را با جان خود می‌آمیزد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۵۹۷

تا به دام عشق او آویختیم
جان و دل را فتنه‌ها انگیختیم

دل چو در گرداب عشقش اوفتاد
تن فرو دادیم و در نگریختیم

بس که اندر وادی سودای او
خون دل با خاک ره آمیختیم

خاک پای او به نوک برگ چشم
گاه می‌رفتیم و گه می‌بیختیم

چون نیامد بر سر غربیل هیچ
پای در گل خاک بر سر ریختیم

گرچه ما زیرک ترین مرغی بدیم
لیک در دامش به حلق آویختیم

همچو عطاری ز شوق روی او
صورتش با روی جان انگیختیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.