هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش و مدح یک شخصیت قدرتمند و نیکوکار میپردازد. او از ویژگیهای مثبت این شخصیت مانند شجاعت، عدالت، سخاوت و خوشزبانی تمجید میکند و همچنین از بیتوجهیهای او به برخی امور گلایه میکند. در نهایت، شاعر ابراز میکند که به دلیل علاقهی شدید به این شخصیت، حتی در تشخیص برخی چیزها نیز دچار سردرگمی شده است.
رده سنی:
15+
این متن یک شعر کلاسیک فارسی است که دارای مفاهیم نسبتاً پیچیده و استفاده از استعاره و کنایه میباشد. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کهن فارسی و فرهنگ آن دوران دارد. بنابراین، برای نوجوانان بالای 15 سال که دارای درک ادبی بیشتری هستند، مناسبتر است.
شمارهٔ ۱۱۸
ای نیزه تو گوی و دل دشمن انگله
خصم تو روبهست و حسام تو بنگله
با خوی تو نه مشک بکار و نه غالیه
با روی تو نه شمع بکار و نه مشعله
شیرین حدیث شاهی و شیرین مناظره
نیکو خصال میری و نیکو معامله
بر کارهای شیر بتغافل همی زنی
بر کارهای خیر نداری تغافله
از بهر آنکه یکدله بخشی مرا عطا
گویم همه مدیح و ثنای تو یکدله
خشنود از آن شدند همه مردمان ز تو
کز دست تو همیشه درم را بود گله
از درد و رنج راه نپرداختی بمن
چون کردیم پرندوش از زلزله یله
تا لاجرم چنان شدم از آرزوی تو
کز هم همی ندانم سنبل ز سنبله
خصم تو روبهست و حسام تو بنگله
با خوی تو نه مشک بکار و نه غالیه
با روی تو نه شمع بکار و نه مشعله
شیرین حدیث شاهی و شیرین مناظره
نیکو خصال میری و نیکو معامله
بر کارهای شیر بتغافل همی زنی
بر کارهای خیر نداری تغافله
از بهر آنکه یکدله بخشی مرا عطا
گویم همه مدیح و ثنای تو یکدله
خشنود از آن شدند همه مردمان ز تو
کز دست تو همیشه درم را بود گله
از درد و رنج راه نپرداختی بمن
چون کردیم پرندوش از زلزله یله
تا لاجرم چنان شدم از آرزوی تو
کز هم همی ندانم سنبل ز سنبله
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.