۲۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۹

ای طبع تو سرشته ز رادی و راستی
دور از روان تو کژی و نارواستی

میرا خدای راست سوی راستان بود
زانست راست کار تو دائم که راستی

چیزی که خواست بر تو ندید است خصم تو
بر هرکسی بدیدی چیزی که خواستی

از روزگار شاه فریدون تاکنون
چون او بدین و دانش و دولت تو خاستی

آنانکه از کژی که بحیلت بخاستند
از راستی و داد فروشان نشاستی

اندر جهان فکندی هولی که هیچ شاه
از بیم تو برون نکند دست از آستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.