۳۲۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۰۳

تا ما ره عشق تو سپردیم
صد بار به زندگی بمردیم

ما را ز دو کون نیم جان بود
در عشق تو هم به تو سپردیم

بس روز که در هوای رویت
بگسسته نفس نفس شمردیم

بس شب که چو شمع در فراقت
دل پر آتش به روز بردیم

ای ساقی جان بیا که دیری است
تا در پی نیم جرعه دردیم

آبی در ده که این بیابان
در گرمی و تشنگی سپردیم

بی روی تو هر میی که خوردیم
خون گشت و ز روی خود ستردیم

عطار مکن به درد گرمی
چون از دم سرد تو فسردیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.