هوش مصنوعی: این متن بیانگر تجربه‌ی عرفانی و عشق الهی است. شاعر از درد عشق الهی سخن می‌گوید و اینکه چگونه این عشق او را از دنیای مادی جدا کرده و به سوی حقیقت و یقین سوق داده است. او از رهایی از وجود مادی و رسیدن به وحدت با معشوق الهی سخن می‌گوید و اینکه چگونه پرده‌های غیب کنار رفته و حقیقت آشکار شده است.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. مفاهیمی مانند عشق الهی، رهایی از وجود مادی، و وحدت با معشوق الهی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۰۴

تا دردی درد او چشیدیم
دامن ز دو کون در کشیدیم

با هم نفسی ز درد عشقش
در کنج فنا بیارمیدیم

بر بوی یقین که بو که بینیم
زهری به گمان دل چشیدیم

گه در طلبش ز دست رفتیم
گه در هوسش به سر دویدیم

در عالم پر عجایب عشق
آوازهٔ او بسی شنیدیم

درمان چه‌کنیم درد او را
کین درد به جان و دل خریدیم

عشقش چو به ما نمود ما را
صد پرده به یک زمان دریدیم

نور رخ او چو شعله‌ای زد
خود را ز فروغ آن بدیدیم

دیدیم که ما نه ز آب و خاکیم
از هر دو برون رهی گزیدیم

چه خاک و چه آب کانچه ماییم
در پردهٔ غیب ناپدیدیم

چون پرده ز روی کار برخاست
از خود نه ازو بدو رسیدیم

پیوستگیی چو یافت عطار
از ننگ وجود او بریدیم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.