هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دردهای ناشی از آن سخن می‌گوید. او در جستجوی آرامش و صفای دل است، اما در عوض، درد و رنج عشق را تجربه می‌کند. شاعر از عشق به معشوق خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که در این راه، حتی از مفاهیم مذهبی و عرفانی نیز عبور کرده و به دنبال معشوق خود در سراسر جهان می‌گردد. او از عشق به عنوان یک تجربه عمیق و دردناک یاد می‌کند که او را به جستجوی معنا و بقا واداشته است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی و مذهبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۲۸

در عشق همی بلا همی جویم
درد دل مبتلا همی جویم

در مان چه طلب کنم که در عشقش
یک درد به صد دعا همی جویم

از صوف صفای دل نمی‌یابم
از درد مغان صفا همی جویم

از خرقه و طیلسان دلم خون شد
زنار و کلیسیا همی جویم

در بحر هزار موج عشق او
غرقه شده و آشنا همی جویم

جانا به لقا چو آفتابی تو
یک ذره از آن بقا همی جویم

تا چند دوم به گرد عالم در
تو با من و من که را همی جویم

تو دست به جان من فرا کرده
من گرد جهان تورا همی جویم

تو در دل و من به گرد عالم در
بنگر که تورا کجا همی جویم

عطار شدم ز عطر زلف تو
زان عطر دگر عطا همی جویم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.