هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن میگوید. او با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، مانند 'بتی شکر لب' و 'دو زلف نایب شب'، احساسات خود را بیان میکند. شاعر همچنین از درد عشق و نگاه معشوق که باعث تب و خونریزی دلش شده، مینالد. در پایان، معشوق با کرشمه به شاعر میگوید که او 'نه مرد این حدیثی' است و به او اشاره میکند که اگر کاری دارد، انجام دهد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و اصطلاحات قدیمی ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند که برای سنین بالاتر مناسبتر است.
شمارهٔ ۳
ز میان ببرد ناگه، دل من بتی شکر لب
به دو رخ برادر مه، به دو زلف نایب شب
دو کمند عنبرینش، ز خم و گره مسلسل
دو عقیق شکرینش، ز دو گوهر مرکب
قدم نظر شکسته، رخش از فروغ بیحد
گذر سخن ببسته، دهنش ز تنگی لب
دوهزار جان تشنه، نگرد در او و او را
پر از آب زندگانی، شده روی چاه غبغب
شده کیسهدار دلها، دلش از طویله دُر
زده کاروان جانها، مهش از میان عقرب
بنشستم و زمانی، به رخش نگاه کردم
دل از این نشسته در خون تن از آن فتاده در تب
چو سؤال بوسه کردم، به کرشمه گفت با من
تو نه مرد این حدیثی «فاذا فرغت فانصب»
به دو رخ برادر مه، به دو زلف نایب شب
دو کمند عنبرینش، ز خم و گره مسلسل
دو عقیق شکرینش، ز دو گوهر مرکب
قدم نظر شکسته، رخش از فروغ بیحد
گذر سخن ببسته، دهنش ز تنگی لب
دوهزار جان تشنه، نگرد در او و او را
پر از آب زندگانی، شده روی چاه غبغب
شده کیسهدار دلها، دلش از طویله دُر
زده کاروان جانها، مهش از میان عقرب
بنشستم و زمانی، به رخش نگاه کردم
دل از این نشسته در خون تن از آن فتاده در تب
چو سؤال بوسه کردم، به کرشمه گفت با من
تو نه مرد این حدیثی «فاذا فرغت فانصب»
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.