هوش مصنوعی:
این شعر به بیان رابطهی بین خوی و خصلت انسان با روزگار و تقدیر میپردازد. شاعر از زیبایی و لطف پروردگار، وعدهی وصال، انتظار و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. همچنین، اشارهای به تسلیم شدن در برابر تقدیر و هماهنگی با طبیعت روزگار دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۸
خوی تو باجور روزگار بسازد
حسن تو با لطف کردگار بسازد
وعده وصلت بکوش هوش فروخوان
تا برود کار انتظار بسازد
بر پی بوی گلی ز باغ رخ تو
با الم صد هزار خار بسازد
روی تو دیدم ز خوی خویش خبرده
تا دل کار اوفتاده کار بسازد
سوخت مرا طبع روزگار مباد آنک
خوی تو با طبع روزگار بسازد
همچو اثیر آنکه درفتاد بدامت
تا به ابد برگ اضطرار بسازد
حسن تو با لطف کردگار بسازد
وعده وصلت بکوش هوش فروخوان
تا برود کار انتظار بسازد
بر پی بوی گلی ز باغ رخ تو
با الم صد هزار خار بسازد
روی تو دیدم ز خوی خویش خبرده
تا دل کار اوفتاده کار بسازد
سوخت مرا طبع روزگار مباد آنک
خوی تو با طبع روزگار بسازد
همچو اثیر آنکه درفتاد بدامت
تا به ابد برگ اضطرار بسازد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.