۱۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۶

آتش عشق تو چون زبانه برآرد
دود ز دل، از سر زمانه برآرد

حلقه ی زلفت زهر دری که درآید
دست سیه زود گرد خانه برآرد

پای درآید بسنگ بازی جان را
دست جمالت چو تازیانه برآرد

تا دهنت حلقه ئی ز لطف گشاید
بلعجب چرخ صد بهانه برآرد

فتنه بر آن در فرو شود که رخ تو
دست کشایش بآستانه برآرد

چنگل باز است عشق، ار چه ز اول
شهپر طاووس از آشیانه برآرد

هر نفسی صد هزار مرغ هوس را
خال و خطت گرد دام و دانه بر آرد

عشق تو شعر اثیر را بنهم چرخ
چون نظر صاحب یگانه برآرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.