هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و جفا سخن میگوید، جایی که شاعر از درد عشق و ناامیدی از یاران مینالد. او از جفاهای معشوق و نبود وفا شکایت دارد و اشاره میکند که حتی نام جفا در این روزگار پررنگ است. شاعر احساس میکند راهش بسته شده و از بیداد معشوق رنج میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از اصطلاحات و استعارههای ادبی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعاتی مانند جفا و ناامیدی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۵
یارستم پیشه باز، دست جفا می برد
و ز همه یاران سخن، دست بمامی برد
رنگ جفا، راست کرد طره اوتاجهان
وای دماغی کزو بوی وفا می برد
گفت که سر کم ندید از درما عاشقان
نیک بدان کاین سخن سربکجا می برد
نایب زلفین اوست، شحنه مژگان او
هرکه در این روزگار نام جفا می برد
راه فرو بسته ام، بر گذر راه از آنک
قصه بیداد او سوی سما می برد
چند تظلم کنی ای دل رعنا که هست
هرچه اثیرت کنون درد و عنا می برد
و ز همه یاران سخن، دست بمامی برد
رنگ جفا، راست کرد طره اوتاجهان
وای دماغی کزو بوی وفا می برد
گفت که سر کم ندید از درما عاشقان
نیک بدان کاین سخن سربکجا می برد
نایب زلفین اوست، شحنه مژگان او
هرکه در این روزگار نام جفا می برد
راه فرو بسته ام، بر گذر راه از آنک
قصه بیداد او سوی سما می برد
چند تظلم کنی ای دل رعنا که هست
هرچه اثیرت کنون درد و عنا می برد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.