هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج عاطفی را بیان می‌کند. شاعر از ناتوانی در درمان دردها، نافرمانی دل در برابر نصیحت، و بی‌تأثیری سخنانش می‌گوید. همچنین، از تلاش‌های بی‌ثمر و ناکامی در رسیدن به آرزوها سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری داشته باشد.

شمارهٔ ۷۸

دردی است در دیار که درمان نمیبرد
هر دل که در فتاد بدو جان نمی برد

گفتم زطیبت او را، چندین عتاب چیست
آهسته آ. بکار که چندان نمی برد

من در نصیحت دل از آنجا که راستی است
بسیار جهد کردم و فرمان نمی برد

درخشم شد از این سخن و گفت شادباش
الحق حدیث های تو تاوان نمی برد

گفتم که سایه، ارفتدم بارخی چو سیب
یکذره ز آفتاب درخشان نمی برد

گفتم بمالم، آب لب میگونش را ولیک
خود، می ز لطف زحمت دندان نمی برد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.