هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق نافرجام، رنج‌های عاشق و ظلم معشوق سخن می‌گوید. شاعر از دل‌آزرده، بی‌وفایی یار، و رنج‌های روحی و جسمی خود می‌نالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند ظلم، مظلومیت، و امید به بهبودی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی پیچیده، درد و رنج عاطفی، و اشارات ظریف به مفاهیم اجتماعی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها جذاب نباشد.

شمارهٔ ۹۶

مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش
دل آزاد من چون دید سحری کرد و بربستش

خیالت چون نهم بر دل از آن بدعهد بی حاصل
دل من گر بخون دل بگرید جان آن هستش

سیاها، روی مظلومی که خواهد روی گلرنگش
درازا، دست بیدادی که دارد طره پستش

تنم در تب همی سوزد، رباب دل چنان گردش
دلم مرهم نمی گیرد، بتیغ غم چنان خستش

ز زلفش یادگاری خواستم تا مونسم باشد
بقد من اشارت کرد هم در حال بگسستش

صراحی وار دل پر خون ببزم خسرو عادل
روم بر سر نهم دستی ز دست چشم بد مستش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.