۲۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۶

از همه عالم خریدار توام
باورم کن عاشق زار توام

پای بر کار دل من می نهی
گرچه میدانی که بر کار توام

چند گوئی دامنم خواهی گرفت
پس بگیرم عاشق زار توام

دوش در هنگامه زلفت شکافت
جیب دعوی چشم طرار توام

طیلسان خواجکی بر هم درید
بر میان عشق زنار توام

گر ندارم کیسه بیع و شری
خاکروب گرد بازار توام

ای بخاک افکنده آزرمی بدار
نیست باری، ترک آزار توام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.