هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج عاشقان را در برابر ستم و بیداد معشوق یا چرخ زمان بیان می‌کند. شاعر از بی‌عدالتی و غم‌هایی که عاشقان متحمل می‌شوند شکایت دارد و هشدار می‌دهد که روزی معشوق به یاد این رنج‌ها خواهد افتاد. همچنین، اشاره‌ای به اسارت دل‌های آزاد عاشقان در زلف معشوق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ستم و رنج عاشقان نیاز به درک بالاتری از روابط عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۳۷

ای بر گشاده دست به بیداد عاشقان
بر چرخ میرود ز تو فریاد عاشقان

سلطان محنت تو، خرابی همی کند
در دل، کدام دل، ستم آباد عاشقان

هان، تا من غریب فراموش کی شوم
روزی که آیدت بجفا، یاد عاشقان

با عاشقان هر آنچه بتر میکند غمت
گوئی که در بدی است، به افتاد عاشقان

بگسست روز عمر جهانی و هم چنان
یک زخمه کم مکن، تو ز بیداد عاشقان

در زلف تو نشان ایادی خواجه نیست
چون بنده میکنی دل آزاد عاشقان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.